یه چیز خیلی مسخره.
درمان و معالجه هموروئيد خارجي | ترومبوزهامروز یه کار خوب کردم
سلام نویسنده ی جدید هستمبلخره خواهرم داره میره خونه خودش
دیشب تو تخت خواب...مرغهامون بجز سه تا همه رفتند.یعنی کشته شدند.
یکی اش رو خواهر شوهرم نداشته بود میگفت نازه!یعنی میخوام این مرغه رو سر من(پشت بوم) بمونه.خودش ک اب و دونشون نمیده.همسر بیچاره منه که میده.
دو تا از این کشته شدهها رو دادند ب خودمون.دو تاش رفت پایین.یکیش ب یه خالههای همسرم و اون یکی اش هم ب اون یکی خاله اش.یکی اش هم به مادربزرگ من دادند.من از خودم ناراحتم ک چرا یکیش را برای پدر و مادر خودم ور نداشتم.بهر حال ما ما بود خودمون باید تصمیم میگرفتیم.
دلم برای پدر و مادرم سوخت.اخه تا حالا نخوردند.
عیدی هم گرفتیم از پدرشوهرم و یکی از خالههای همسرم
اون یکی خاله اش خیلی جالبه.ما مرغ دادیم بعد اونوقت عسل طبیعی به چاقالوها و مادرشوهر اینام دادند عیدی هم ندادند!
بعد ب مادرشوهرم گفتم یه شیشه خیلی کوچک ازین عسل مصنوعیها بهمون داد ک خودشون نمیخواستند.
خونواده خودمم ک هیشکی عیدی نداد.در گیر خواهرمند
بیشتر درگیر دخالتهای مادربزرگمند.هی هم بمن میگه بچه بچه.ولم کن بابا.برای همین دیگ دوست ندارم برم آنجا
از زمانی ک دیدم کادوسی دست مبل بود و برای عید اولش هم نفری یه پارسیان داد و برای عید اول من نفری ۵۰ تومان و هدیه عروسی نقره و جهاز بینی هم زور کرد دیگه علاقهای ندارم برم آنجا
دیگ راحت نیستم
جواب کنکورها اومد
برای حفاظت خودم و جلوگیری از انتشار بیماری کرونا چه کار کنم؟۱۳۹۹/۰۶/۰۸ ساعت 12 توسط نویسنده گمنام |
برای حفاظت خودم و جلوگیری از انتشار بیماری کرونا چه کار کنم؟کتاب معجزات قرآن را دیشب خوندم همزمان با وقتی که همسرم داشت فیلم ترسناک دروازه شیطان را میدید.
متغییرها ( موقت )سطح شعور أدما متفاوتند
متغییرها ( موقت )بعد از اینکه همسر جان رفت سر کار دو بار دیگه از پایین زنگ زدند!
آشنایی با بهترین روش های افزایش بازدید سایت در گوگل در سال ۲۰۲۰تعداد صفحات : 0